آقای خاتمی ! به این دلایل استعفا بدهید

سخن امروز ابراهیم نبوی
با توجه به این که اخیراً جناب آقای رئیس جمهور جذاب و خندان و فریبا اعلام کرده است که اگر مردم بخواهند ایشان حاضر است استعفا بدهد. و با این اظهارات خود موجی از شادمانی را در جامعه بوجود آورده است، و با عنایت به اینکه من تردید دارم که ایشان اگر استعفا بدهد بهتر است یا این که سایرین استعفا بدهند بهتر است یا اینکه اصولاً همه با هم استعفا بدهند مستحب موکد است. اما فارغ از هر نوع تصمیم گیری چند سووال اساسی در مورد استعفا به انضمام چند دلیل قطعی که اخیراً کشف شده است، اعلام می گردد:


آقای خاتمی فرموده اند اگر مردم از من بخواهند استعفا می دهم، استدعای عاجزانه می شود بگویند که مردم به چه زبانی و در کجا باید این نظر را اعلام کنند؟ در راهپیمایی؟ در تظاهرات؟ در نشست اعتراض آمیز؟ در اعتصاب غذا؟ فرض کنید خدای ناکرده مردم بخواهند این حرف را بزنند، جایی را سراغ دارید که صد نفر آدم بتوانند در آنجا جمع شوند و اعتراض به استعفا کنند و دستگیر نشوند؟

ایشان فرموده اند که مردم این نظر را باید ابراز کنند. شما بگویید در کشوری که در یک تظاهرات که بنا به گفته مقامات امنیتی در یک تظاهرات 300 نفر شرکت داشتند، اما در همان تظاهرات 4000 نفر دستگیر شدند و 500 نفر تا به حال آزاد شدند، و اعتراض این تظاهر کنندگان به خصوصی شدن دانشگاه بوده، چطور می شود از یک رئیس جمهور خواست استعفا بدهد؟

چه کسی باید از رئیس جمهور بخواهد استعفا کند؟ نخبگان ؟ نمایندگان مجلس؟ هنرمندان؟ روزنامه نگاران؟ دانشجویان؟ سیاستمداران؟ در کشور ما سه جریان اساسی در سیاست وجود دارد: یک گروه که محافظه کاران هستند آنها چون از خاتمی بدشان می آید خواستار برکناری رئیس جمهور یا بی فایده شدن او هستند، گروه دوم که کارگزاران باشند چون از خاتمی خوششان نمی آید خواهان برکناری رئیس جمهور هستند، گروه سوم هم که طرفداران خود رئیس جمهور باشند چون از خاتمی خوششان می آید طرفدار استعفای او هستند. تا به حال چه کسی در یک سال اخیر طرفدار استعفا نبوده و این را نگفته است؟ در همین دو ماه گذشته چند نفر از بزرگترین طرفداران اصلاحات از رئیس جمهور خواسته اند که استعفا دهد. داداش ایشان هم که خواست، فقط مانده است که دختر رئیس جمهور یا همسرش فردا در خانه بگوید: ممد جان! یا فردا استعفا می دی یا دیگه نمی آی خونه، شیر فهم شد؟

یک سووال مهم: آقای خاتمی به این دلیل استعفا نمی دهد که می ترسد اگر استعفا بدهد شرایط خراب شود و فی المثل روزنامه های جامعه و توس و نشاط و صبح امروز و خرداد و مشارکت و نوروز و دوران و بنیان را ببندند و مثلاً طرفداران رئیس جمهور مثل شمس الواعظین و جلایی پور و گنجی و سازگارا و حجاریان و عبدی و دیگران را بگیرند و دانشگاهها را سرکوب کنند و جلوی آزادی های فردی مردم را بگیرند. همه اش تقصیر آقای ابطحی است که این خبرها را به خاتمی نداده، او هم فکر می کند چیزی باقی مانده که ارزش نشستن روی آن صندلی را داشته باشد.

اما چند دلیل برای اینکه آقای خاتمی اگر خواست استعفا بدهد می تواند به آنها استناد کند و خیالش راحت باشد:

1) در دوران حکومت خاتمی مهم ترین اصلاح طلب و مقام رسمی دولتی روز روشن در خیابان ترور شد و قاتلش روز روشن آزاد شد و صلاحیت قاتل توسط شورای نگهبان تایید شد( یارو قتل کرده، عرق که نخورده) و دو سال بعد از اقدام به قتل هنوز مشغول فتنه راه انداختن است و زور رئیس جمهور به یک بچه جعلق 22 ساله نمی رسد. به همین یک دلیل می توانید استعفا دهید.

2)در دوران خاتمی بزرگترین فاجعه تاریخ فرهنگ و مطبوعات اتفاق افتاده و 105 روزنامه و هفته نامه توقیف شدند. اگر در یک قبیله آدمخوار این اتفاق می افتاد رئیس قبیله حداقل خودخوری می کرد و یا می رفت کنار. چنین اتفاقی حتی در ولتای علیا یا موزامبیک هم نمی افتد، واقعاً کوروش بخواب که وقتی خواب بودی پدرمونو در آوردن. آقای خاتمی اصلاً تصورش را می کنید کسی که استعفایش از وزارت ارشاد برای تمکین نکردن به سانسور بوده در دوران حکومتش بعد از توقیف بیش از صد روزنامه دنبال دلیل بگردد؟

3)بگذارید چند دلیل خاص تر مطبوعاتی برایتان بیاورم: در دوران حکومت شما روزنامه ملت بعد از انتشار فقط یک شماره توقیف شد و روزنامه روزنو قبل از اینکه منتشر شود مجرم شناخته شد. کمی که جلوتر برویم احتمالاً احمد بورقانی اگر خواب ببیند که روزنامه می خواهد منتشر کند زندانی اش می کنند.

4)آقای خاتمی! در دوران حکومت شما تعدادی مامور وزارت اطلاعات شما تعدادی روشنفکر را کشتند و دستگیر شدند، حالا وکلای خانواده مقتولین، وکلای وکلای خانواده مقتولین و غیره گرفتارند، در حالی که قاتلین آزاد شده اند و شکنجه گران قاتلین هم آزاد شده اند و هر کسی هم که راجع به این قتلها حرفی زده زندانی شده است، این دلیل خوبی برای استعفا نیست؟ شما چشم فتنه را کور کردید، آنها هم رفتند لندن چشم شان را عمل کردند حالا از خوشگلی چشم شان شبیه کلودیا کاردیناله شده است، فکر کردید همه مثل لاله و لادن مرحوم برای عمل می روند سنگاپور؟ این آقای مصباح لوزتینش را هم علاوه بر حوزتینش در لندن عمل می کند.

5)آقای خاتمی عزیز! در سالن 6 زندان اوین کسی است به نام ن.ک. ایشان امسال 16 سال است که به دلیل یک پرونده مالی در زندان اوین بازداشت موقت است.می فهمید! بازداشت موقت است. در کجای جهان این کار را می کنند؟ در همان زندان آقای دیگری بخاطر یک چک بیست میلیون تومانی 15 سال است که زندانی است. اسمش را نمی برم چون ممکن است بخاطر شرکت در ناآرامی های اخیر اعدامش کنند. 6 سال از زندان این دو در حکومت شما گذشته، اگر چه به شما ربطی ندارد، ولی آیا طاقت این را دارید که در حکومت شما چنین بی عدالتی بشود؟

7)آقای خاتمی! در جمهوری اسلامی که شما رئیسش هستید، یک آقایی بخاطر خوش تیپ بودن عکسش در یک تظاهرات گرفته شد و روی جلد مجله ای چاپ شد. این آدم بخاطر خوش تیپ بودن حکم اعدام گرفت و حالا سالهای جوانی اش را در زندان می گذراند.

8)یک دلیل خوب و جالب برایتان دارم. یک ماه قبل از اینکه رئیس جمهور شوید نزدیک بود در سخنرانی تان در مشهد از دست حزبالله کتک بخورید، حالا حزب الله برای اینکه شما باقی بمانید کسانی را که طرفدار اصلاحات هستند و معترض هستند کتک می زنند. هر لات بی سروپایی در ایران طرفدار حکومت است و تحصیلکردگان و هنرمندان و دانشمندان و آدمهایی که اهل فکر و فرهنگ هستند مخالف آن. این دلیل خوبی برای استعفا نیست؟

9)آقای خاتمی! شما جزو معدود سیاستمداران آبرومند تاریخ ایران هستید،تاریخ را از این محروم نکنید. باور کنید آنچه شما در حال حاضر می کنید در عمل بهتر از دیگران نیست. تنها اتفاقی که می افتد این است که یک حکومت دیکتاتور با سوء استفاده از شما برای خودش آبرو می خرد و از شما آبرو می برد و این ملت هم نمی دانند تکلیف شان با کیست. جهان نیز شما را مسوول حکومت ایران می داند و نمی داند با این حکومت چه کند. لطفاً برای اینکه امید یک ملت را نابود نکنید و تکلیف حکومتی جاهل و زورگو را روشن کنید خودتان کنار بکشید. گمان می کردم روزی که نامه دکتر سروش را بخوانید دیگر نتوانید به اتاق کارتان وارد شوید، ولی این سیاست چقدر آدم ها را پوست کلفت می کند.

بگذارید آخرین حرفم را نیز بگویم، اگر مردم دوست دارند شما از روی این صندلی کنار بروید به خاطر این نیست که شما را دوست ندارند، بخاطر علاقه شان به شماست. شما تمیزتر و پاک تر از صندلی ای هستید که روی آن نشستید
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد