مأموریت حمله به ایران با کیست؟

بازتاب
آیا اسراییل به تأسیسات هسته‌ای ایران حمله می‌کند؟»

این سؤالی است که اگرچه طی سال‌های گذشته همواره وجود داشته است، لکن رویدادهای اخیر مرتبط با قطعنامه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تشدید فشارها علیه ایران، باعث شده است، این سؤال به طور پررنگ و گسترده‌تری مطرح شود. علاوه بر پیشینه تاریخی اسراییل در حمله به نیروگاه اتمی عراق، (1359) آنچه بر این موضوع بیشتر دامن می‌زند، اظهاراتی است که مسؤولان اسراییلی و آمریکایی در این‌باره بیان می‌کنند و طی آن در مواضعی که گاه 180 درجه با یکدیگر متفاوت است، نفیاً یا ایجاباً به بحث درباره حمله می‌پردازند. این در شرایطی است که با اندکی تأمل می‌توان دریافت که احتمال حمله اسراییل به تأسیسات هسته‌ای ایران در حد بسیار پایینی (نزدیک به صفر) است. در تحلیل این مدعا ذکر نکات زیر می‌تواند وافی مقصود باشد.


قطعا حمله اسراییل پاسخ متقابل ایران را در پی خواهد داشت. این نکته‌ای است که مقامات ایرانی، بارها بر آن تأکید کرده‌ و افکار عمومی ایران نیز چنین مقابله به مثلی را حق خود می‌دانند. واکنش ایران که الزاما نظامی خواهد بود، سه پیامد زیر را به دنبال خواهد داشت:


1ـ حمله ایران به اسراییل که ناگزیر با موشک‌های دوربرد «شهاب 3» صورت خواهد گرفت، قادر است خسارت‌های سنگینی را به اسراییل وارد آورد و حتی منجر به نابودی بخش‌های زیادی از تأسیسات هسته‌ای این کشور شود.


این مسأله می‌تواند عواقب سیاسی، اقتصادی و امنیتی متعددی برای اسراییل به دنبال داشته باشد.


پس از حمله متقابل ایران به اسراییل، نمی‌توان انتظار داشت که اسراییل دست روی دست بگذارد. بنابراین طبیعی است که اسراییلی‌ها، حمله مجدد را در دستور کار خود قرار دهند و به این ترتیب با بحرانی‌تر شدن اوضاع، احتمال التهاب در کل منطقه و مناطق اشغالی و وقوع حوادث دور از انتظار و خارج از کنترل وجود دارد. لذا دور از ذهن است که استراتژیست‌های آمریکا و اسراییل، راهی را پیش روی تل‌آویو قرار دهند که آغاز آن خسارت‌های سنگینی بر اسراییل وارد خواهد ساخت و پایان آن بر هیچ‌کس معلوم نیست.


2ـ درگیری ایران و اسراییل به بهبود جایگاه جمهوری اسلامی در جهان عرب و اسلام خواهد انجامید و این به هیچ وجه مطلوب آمریکا نیست.


3ـ این تقابل نظامی در افکار عمومی جهان اسلام نیز تأثیرگذار خواهد بود و می‌‌تواند به تقویت روحیه بنیادگرایی بینجامد و منافع آمریکا و اسراییل را با خطرات جدی مواجه کند.


بنا بر آنچه گفته شد، اگر قرار باشد حمله‌ای علیه برخی تأسیسات ایران صورت بگیرد، از سوی اسراییل نخواهد بود. لذا باید برای اجتناب از غافلگیری، مطالعه بر روی گزینه‌های دیگری، غیر از اسراییل را در دستور کار قرار داد. در این راستا دو گزینه را می‌توان به طور مورد بررسی کرد:


1ـ احتمال اینکه خود آمریکا با بهره‌گیری از توان نظامی‌اش در منطقه، اقدام به حمله علیه ایران کند، قطعا بیش از احتمال حمله اسراییل است.


هرچند که آمریکایی‌ها حضور بسیار گسترده‌ای در اطراف ایران دارند، ولی هیچ یک از نقاط استقرار نظامیان آمریکا در منطقه، آمریکا نیست که بتوان با هدف قرار دادن آن، منافع ایالات متحده را به خطر افکند. وانگهی اگر بنای سیاستگذاران نظامی آمریکا، حمله محدود به برخی نقاط استراتژیک کشورمان باشد، احتمالا از خاک هیچ کشوری این تهاجم صورت نخواهد گرفت تا ایران بتواند به استناد آن مقابله به مثل کند. نیروی دریایی قدرتمند آمریکا هم‌اکنون در خلیج فارس حضور دارد و کشتی‌های جنگی این کشور، تنها چند مایل با نیروگاه بوشهر فاصله دارند.


فراموش نکنیم که حمله اسراییل به نیروگاه اتمی عراق در دو دهه گذشته در شرایطی صورت گرفت که از یک سو آمریکا در منطقه، نیروی نظامی نداشت و از سوی دیگر ناتوانی عراق در پاسخ به این حمله محرز بود.


در اینجا شاید این پیشنهاد مطرح شود که ایران در مقابل حمله احتمالی آمریکا، اسراییل را هدف قرار دهد؛ یعنی مشابه کاری که عراق در جنگ 1991 خلیج فارس انجام داد. در این خصوص باید گفت که چنین اقدامی به عنوان تجاوز ایران به اسراییل قلمداد خواهد شد و در نهایت چه از نظر اقتصادی (غرامت) و چه از نظر سیاسی و بین‌المللی (شناخته شدن ایران به عنوان کشوری متجاوز) به ضرر ایران تمام خواهد شد.


2ـ اگر آمریکا بتواند به دست یکی از کشورهای منطقه علیه کشورمان اقدامی کند، قطعا بزرگ‌ترین امتیاز کسب را کرده است. هرچند که در شرایط کنونی، این احتمال بسیار ضعیف است لکن نمی‌توان آن را از عداد احتمالات آتی خارج ساخت.


در این باره به عنوان مثال می‌توان به کشور کوچک امارات اشاره کرد که هم‌اکنون به پایگاه نظامی ایالات متحده تبدیل شده و به شدت از سوی نظامیان آمریکایی حفاظت می‌شود. آیا تحلیل‌گران داخلی، این احتمال را کاملا منتفی می‌دانند که امارات به اشاره آمریکا، بار دیگر مسأله جزایر سه‌گانه را مطرح کند و به دنبال آن با استفاده از تجهیزات مدرنی که آمریکا در اختیارش گذاشته به «مناطق هدف» در داخل کشورمان حمله کند و با بهره‌گیری از چتر حمایتی و توان نظامی آمریکا، مصون از تعرض قابل ملاحظه ایران باشد؟!


 بر اساس آنچه در سطور پیشین بدان اشاره شد، می‌توان گفت که اظهارنظرهای متناقض مقامات آمریکایی و اسراییلی درباره حمله اسراییل به ایران، احتمالا نوعی سناریوی از پیش تعریف شده برای جلب توجه ایران به یک گزینه خاص و انحراف از گزینه‌های تهدیدزای دیگر است.


لذا لازم است، رویکرد امنیتی و دفاعی کشور صرفا مبتنی بر تهدید واحد استوار نباشد و همه جوانب و احتمالات هرچند ضعیف نیز در آن دیده شود و برای هر وضعیتی برنامه‌ای جداگانه تعریف شود.

نظرات 1 + ارسال نظر
پویا یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:04 ب.ظ http://azadivoice.blogsky.com


چرا وقتی می شود بیشتر لذت برد و بهتر کار کرد و نتیجه گرفت ، این کار را انجام ندهیم ؟

چه می شود انجام داد وقتی مجموعه ای نمی شود تشکیل داد و کار گروهی و منسجمی انجام داد . ای کاش می شد لااقل در این فضای اینترنتی یک انسجامی بود که از همدیگر امید می گرفتیم ، با ذوق و نشاط بیشتری مطلب می نوشتیم .

حالا می خواهم با نام خدا و مثل همیشه درود به روان شهدای آزادی و اندیشه و درود بر شما آزادی خواهان روش جدیدی برای این وبلاگ انجام بدهیم ، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید .
اما در این ابتدا باید بگویم در این روش بسیار بیشتر از زبان هم مطالب را خواهیم شنید تا مثلا فلان خبرگزاری و فلان آقا ، ما سعی می کنیم هر روز در مورد مسائل مهم روز سخن بگوییم ، از مسائل اجتماعی سخن بگوییم و همه تلاشمان را انجام دهیم که یک انسجام خوبی در وبلاگهای سیاسی انجام شود .
من در ابتدا از این ناهماهنگی در وبلاگهای سیاسی سخن گفتم ، اما الان از روشی برای انسجام سخن می گویم ، سخن از یک ائتلاف ، سخن از یک جبهه ، تعداد وبلاگ نویسان سیاسی خدا را شکر کم نیست و هر روز هم اضافه می شود ، صدها وبلاگ سیاسی هم اکنون وجود دارند که ۹۰ درصد آنها را به قاطعیت می توان گفت که میانه ای خوبی با جمهوری اسلامی ندارند ولی چرا اثر مطلوبی ندارند ، چرا اصلا هیچکدامشان از این جهت که مطلب سیاسی و تحلیل سیاسی دارند مورد توجه قرار نگرفته ، به نظر من دلیلش اینست که هر کدام در مورد موضوعی دلخواه مطلب می نویسند ، اشکال ندارد بنویسند اما بد نیست انسجامی داشته باشند تا در زمانی مناسب مطالبشان را در وبلاگ بیاورند تا اثرش هم بیشتر شود ، فرض کنید اگر در یک هفته تمام وبلاگهای سیاسی در یک موضوع خاص چیزی بنویسند هم اثرش بیشتر است ، هم دامنه بردش بیشتر است ، هم شما بیشتر لذت می برید وقتی در یک حرکت بزرگ نقشی داشته باشید ، عقیده من اینست اگر انسان در یک کار خیلی بزرگ نقشی داشته باشد بهتر از این است که در کار کوچک و کم اثر نقشی بزرگ ، مخصوصا برای ما وبلاگ نویسان سیاسی که هدفمان مبارزه با جمهوری اسلامی ، افشاگری و ترویج آکاهی است .

من اصلا نمی گویم بیاییم یک حزب سیاسی با یک اساسنامه سفت و سخت تشکیل دهیم و تجمع ، تحصن و یا تظاهرات کنیم ، اعتقاداتمان برای خودمان محفوظ ، من سخن از این می گویم بیاییم همه در مورد یک موضوع سخن بگوییم ، وقتی موضوع روز کشور برنامه هسته ای جمهوری اسلامی است ، برویم بگردیم ، برویم تحقیق کنیم بیاوریم روی اینترنت ، لینک بدهیم ، روشن کنیم موضوع را .

دیدید در مورد قضیه خانم شیرین عبادی و جایزه صلح نوبل چه اتفاقی افتاد ، همه وبلاگهای سیاسی آن روزها من می دیدم در این مورد مطلب می نوشتند ، بازدید همه وبلاگها زیاد شده بود ، پیامهایشان هم بیشتر شده بود ، به نظر شما آن روز بیشتر مردم به اینترنت وصل شده بودند و وبلاگها را می دیدند یا موضوع چیز دیگری بود ، طعم شیرین اتحاد را من آن روز چشیدم و فکر می کنم لذت آن در ذائقه همه وبلاگ نویشان سیاسی –اجتماعی مانده باشد ، یکی از وبلاگهای سیاسی که دوست عزیزم جناب افشین خان زند نویسنده آن هستند در مورد یکی از پیامهایشان بیش از چهل پیام داشتند ، وبلاگهای دیگر هم کم و بیش بسیار بیشتر شده بود هم بازدیدها و هم پیامهایشان .

وبلاگهای سکس و مسائل جنسی اتحاد و انسجامشان از ما بیشتر است . چرا هیچ وبلاگی که در مورد مسائل جنسی هرچند بسیار کم شناخته شده تر از وبلاگهای معروف در این زمینه ، از گردونه بازدیدها و پیامها بیرون نمی مانند و بازدید و پیامهایشان بسیار زیاد است . تعداد وبلاگهای جنسی و سکسی کم نیست ف اما هر کس در این بازار وارد شده کم نبوده بازدید کننده و پیامها و اثر بر روی مخاطبانش ، خوب چرا ما اینقدر ضعیف عمل می کنیم ، آیا باید دست به دامن سایتهای سکسی بشویم که بیایند تبلیغ وبلاگها و سایتها و مسائل ما را انجام دهند ، من که فکر می کنم قدرت ما خیلی بیشتر از اینها است که چنین کارهایی کنیم .
باید کاری کنیم که وقتی نام وبلاگهای سیاسی می آید یاد یک گروه هزاران نفری که اثرشان از هر سایت فارسی
سیاسی بیشتر است بیفتیم .

حالا باید چه کار کنیم ، از کجا آغاز کنیم . من می دانم ، برنامه دارم ، طرح دارم ولی اگر کسی نخواهد و استقبال نکند به چه کار می آید . بالاخره ما ایرانیها بخصوص ما که ادعای اصلاح و مبارزه با رژیم را داریم باید کار خودمان درست باشد یا نه . اینکه ما در هیچ تلاشی برای همبستگی با دوستانمان بر نمی آییم ، چطور انتظار داریم جامعه ما همبستگی پیدا کند . باید ما خودمان نمونه ای از اتحاد باشیم یا خیر . با این راهی که پیش گرفته ایم نمی دانم به کجا می رویم ، چرا نباید امیدواری خود را هر روز بیشتر تقویت کنیم با این کار گروهی ، همیشه از کار گروهی فرار کرده ایم ، این چیزی که جمهوری اسلامی خواسته و می خواهد نداشتن همبسگی و اتحاد .

من تا بحال صدها وبلاگ سیاسی را می بینم ، خیلی خوب هستند ، بسیاری از نویسندهایشان واقعا انسانهای خوش فکر و باهوشی هستند ، ولی چقدر کم هستند وبلاگهایی که یک جهت خاص و یک موضوع واحد را ایجاد می کنند ، در اینجا باید بگویم اثر وبلاگهای دیگر در موضوع خودشان بسیار بیشتر از وبلاگهای سیاسی بوده است .

حالا طرح من چیست ، من در ابتدا این متن را برای بسیاری از دوستانم و برخی از سایتها ارسال می کنم و از آنها خواهم خواست که آنرا در وبلاگهایشان و سایتهایشان منتشر کنند تا ببینیم آیا اراده ای برای این موضوع ایجاد می شود یا خیر . اگر به امید خدا اراده ای ایجاد شد کارمان را آغاز می کنیم ، بسیاری از وبلاگهای سیاسی را شما دوستان می شناسید که ما از آنها مطلع نیستیم و به انها این نامه را نفرستاده ایم ، شما می توانید با ارسال این نامه در جهت گسترش این آگاهی ما را یاری کنید . یک مژده و یک سخن به کسانیکه می خواهند در این کار ما شرکت کنند ، باید بگوییم کمترین تعهد و بیشترین راحتی در این روش نهفته است .

ما که خودمان مدتها وبلاگ نویس سیاسی بوده ایم بسیار خوب نگرانی وبلاگ نویسان سیاسی را از این مطالبشان را به موقع ارسال نکنند ، هر روز مطلب داشته باشند ، در مورد موضوعات روز مطلب بنویسند و خوانندگان خود را از دست ندهند و ... . در ک می کنیم و از آن آگاهی داریم و به عقیده من هیچ وبلاگ نویسی به اندازه وبلاگ نویس سیاسی نه زحمت می کشد نه تخصص دارد در موضوعش و نه آسایش و راحتی دیگر گروههای وبلاگ نویسی را دارد .

در مورد وبلاگهایی که مطالب دیگر دارند خوب این موضوع که حالا امروز نیایند و یا فردا بیایند مطرح نیست اما در مورد وبلاگهای سیاسی نه ، نویسندگان آن از متعهدترین انسانهایی هستند که در اینترنت فعالیت می کنند ، انسانهایی شریف و دارای انگیزه و روحیه بالای اخلاقی .

هدف ما اینست که در کوششی جمعی ، از حجم وبلاگها قسمت بیشتری را به انتشار عقاید خود اختصاص دهیم ، نظرات خود را بیشتر بگوییم ، مطالب وبلاگ را به بازگو کردن و کپی کردن اخبار و تحلیلهای دیگران صرفا اختصاص ندهیم ، ما می خواهیم بیشتر وبلاگ مخصوص نظرات ، عقاید و تفسیرهای خود وبلاگ نویس باشد .
به نظر من کلماتی که نویسندگان می گویند در ذهنها ماندگارتر ، اثرش بیشتر ، پیامش قوی تر است . اشکال ندارد از منابع خبری و تحلیلی کمک بگیریم اما نه برای کل مطلب .
من بسیار خوش بین و امیدوار منتظر این هستم که از اثر این پیام و مطلب خود آگاه شوم و کاری بزرگ را همه ما انجام دهیم در حالی که هر یک از ما قسمتی از آنرا که بسیار کوچک تر از حجم کار فعلی مان است انجام می دهیم.
این مقدمه ای بود برای آگاهی که چنین چیزی بوجود خواهد آمد به امید خدا و یاری شما .

پویا ارجمند 27 مهرماه 1382

poyaarjomand@parsimail.com
http://azadivoice.blogsky.com

فرستاده شد برای وبلاگها و سایتهای زیر :

پیک ایران :

info@peykeiran.com

روشنگری :

info@roshangari.com

رادیو فردا :

comment@radiofarda.com

ایران جاوید :

iranejavid2003@yahoo.com

صدای آمریکا :

ankbut@voanews.com

طغیان :

kaaaveh@hotmail.com

آزادی :

afshinzand@hotmail.com

دیدگاه :

deedgah@deedgah.org






برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد